فرض كنيم دو داراي تخصص خبره قاليشويي خوب در مشهد فرش دستباف در رابطه يك فرش واحد دو لحاظ تماماً ضد و نقيض داشته باشند. يكي از به تشويق و تحسين يك فرش بپردازد و ديگري آن را فاقد قيمت ويژهاي بداند. دراين حالتها ما مشتاق آنيم كه از منتقد يا اين كه داراي تخصص بخواهيم درستي گفتههاي خويش را براي ما ثابت نمايد. ادله جذابيت و يا اين كه طرح پرسش براي ما در اينجا توافق يا اين كه عدم توافق دو منتقد در بررسي يا اين كه عيب گيري هنري يك فرش ميباشد. شايد گمان كنيم كه فعاليت دو منتقد فقطً ذكر تمايلات يا اين كه عدم تمايلات فرديشان ميباشد، مگر آنكه يك كدام از آنان بتواند حيث خويش را ثابت نمايد و فارغ از روشي كه بتواند اين عدم توافقات را رفع نمايد، انتقاد موضوعي به طور كاملً خيالي به حيث مي آيد. دراينصورت كه بپذيريم عيب گيري فعاليتي عقلاني ميباشد منتقد بايستي بتواند دلايلي اقامه نمايد و پاراگرافهايي بياورد كه خواننده اعتقادوباور نمايد يا اين كه بتواند به آن ها اطمينان داشته باشد و در فيض يقين به درستي گفتگوها اورا در رابطه يك تخته فرش سنجيده سازد. ولي بر فرض اين كه منتقد دلايلي هم براي ما بياورد اصلي اين ميباشد كه آن لحاظ براي ما رضايت قسمت باشد.
اعتنا بدين نكته در عوارض اثباتي درستي بيانات يك منتقد «كلي» بودن آن ميباشد. يعني درصورتيكه يك انگيزه مشخص و معلوم در يك تخته فرش سبب ساز برتري آن به فرش ديگري ميگردد همواره بايستي آن انگيزه نسبت به فرشي كه فاقد آن ميباشد ادله برتري باشد. البته اين مورد شايد مشخصاً در رابطه يك فرش درستي نكند. از جملهً درصورتي كه تضادهاي رنگي در يك تخته فرش عاملي بر بالا بردن بها هنري آن ميباشد، ممكن ميباشد در فرشي ديگر بها هنري آن را كم كند. در مفاد ديگري نيز مياقتدار اينگونه عاملي را رويت كرد. براي مثالً توازن و تقارن قادر است در دو فرش به طور كاملً اثري دو گانه در كاهش يا اين كه ارتقاء قيمت هنري آن داشته باشد.
دوشنبه ۰۳ آبان ۰۰ | ۱۴:۵۱ ۹ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است